حرفی ندارم آخرین پسته.درد زیاد دیدم تو تنهایی خوردم کردن ولی دوباره سرپا شدم.یاد میگیرم برم نمونم

ساخت وبلاگ

منتظرم بیای حرف بزنیم...

ولی اگر نمیایی ؟ ؟ ؟ بدی خوبی دیدی حلال کن...باید الکی اصرار نکنم ..زورکی نمیشه با تو بود رفتن بهتره.....

امیدوارم موفق باشی و خوشبخت و به هرچی میخوای برسی..

تو تکلیفت با خودت معلوم نیست....حتی حرفم نزدی این مدت بهم ..قشنگ معلومه منا یادت رفته.....این مدت من خیلی اذیت شدم خوردم کردن ....توهین شنیدم...بی ادبی نگردم ولی حرمتما کسی نگه نداشت....دلیل این حرفها را نفهمیدم....ولی خب همه زمین زمان گفتن انتخابت غلطه....شاید فراموشم کردی و ..... منم باید فراموشت کنم....یاد گرفتم تلاش کنم...یاد باید بگیرم دل کندنا.... یاد گرفتم خانواده ام مهمه برام نمیتونم تحمل کنم به خانواده ام همین کسی توهین کنه الآن هرکی باشه حرف بزنه زنده نمیذارمش بهشا ....یاد گرفتم آدمها شبیه حرفاشون نیستن...همه بلدن دروغ بگن...خیانت کنند....‌‌نقش بازی کنند.... یاد گرفتم منم خدایی دارم که خودش میدونه چی خوبه برام.‌.. خدا خواسته چشممو باز کنم.....‌درست زندگی کنم....خیلی چیزها برام مهم نیست دیگه.... حتی اگرم پیام میدادی باید حضوری میدیدم...میدونم از تو بخاری گرم نمیشه و جرات هیچی نداری....منم توقعی ندارم...بدی خوبی دیدی حلال کن همین..منم خودما جمع و جور میکنم میرم پی زندگیم....حداقل هرکی بیاد تو زندگیم خوردم نمیکنه...‌توهین نمیکنه... بدبیراه نمیگه......خداجون مرسی که هستی....

بدی خوبی دیدی حلال کن دیگه سراغمو نگیر...منم فراموشت میکنم...زورکی نمیشه موند با تو....تو ولم کردی...نمیشه به زور نگه داشت بهتا...خیلی وقته رفتی...میخواستی حرفی میزدی....خدانگهدار...

.

کاری که تو باهام گردی عاشقم کردی و یه جوری رفتی....

که نه میتونم بیام سمتتت چون بی ادبی میکنند...

ونه میتونم کسی را تو زندگیم قبول کنم.....بیارم...هیچکس حرق نداره سمت من بیاد....

شده ام مرده متحرک.....زندگی برام هیچ معنی نداره‌.‌‌...

ازم قل نگرفته بودی هزار بار رگ زده بودم.....

قل دادم پات باشم ولی تو اثری ازت نیست....

میدونی زندگی واسه من چطوری شده.....

چی بهت میدن منا اینجوری کردی؟؟

پرچمت رفت بالاتر......

خوشحالی....همیشه همین طوره...

وقتی یه طرف میفهمه یکی دوسش داره میذاره میره...

مثل تو که گذاشتی رفتی.‌‌....

برادرت گفت من گولت زدم آخه منی که قل دادم پات بمونم و موندم کجا گولت زدم.....دروغی از خودم بهت گفتم.... هرچی از خودم گفتم برو تحقیق کن ببین دروغ گفتم بهت......کجا این تهمتاا و توهیناا را میشه تحمل کرد....

چیزی نگفتم خودشون بفهمن دارن اشتباه میکنند...همه دوستام ازدواج کردن ... فقط من موندم تنها...چون حال دلم جوریه نمیتونم به کسی فکر کنم....خدا میدونه من چمه....

زندگی واسه من هیچ معنی نداره...مرده متحرکم من....فقط دارم میگذرونم ...تموممم نمیشه این زندگی راحت شم....

تنها...
ما را در سایت تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zzeneo بازدید : 23 تاريخ : چهارشنبه 18 بهمن 1402 ساعت: 12:15